شکم بر آمده
دیروز خاله رو دیدم ، یه دوست قدیمی مثل یه خواهر ، چند ماه که مسافری داره ، چشمام به شکم برامده اش افتاد . آخ کوچولوی من دستم روی شکم صافم می چرخه تو فکر این که روزی ای جا میایی یا نه
نویسنده :
لی لا
23:13